آغاز ...
سلام بردیا جون
خاله اینجارو برای تو ساخته ... و اینجا یه رازه و هیشکی ازش خبر نداره.
اینجا برای تو می نویسم تا وقتی ١٨ سالت شد و من اون روز این وبلاگو بهت هدیه می کنم.
قبل از اومدن تو من دلم می خواست دختر باشی ... و اولش فکر کردیم تو دختری ...
اسمتو گذاشته بودیم آوا ... اما چند ماه بعد معلوم شد که تو بردیایی !
من خیلی نگران بودم که نتونم تورو بپذیرم ...
اما حالا تورو از همه بیشتر دوس دارم عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی